برای تراکتور؛ مثل خون در رگهایمان!
امروز صبح تراکتورِ وارد 55 سالگی شد به همین بهانه چند خط زیر را به نمایندگی از دل میلیون ها هوادار به رشته تحریر درآوردیم.
به گزارش ورزش آذربایجان، در مقطع ابتدایی دوران تحصیلی و در کتاب تعلیمات اجتماعی خوانده بودیم که خوراک، پوشاک و مسکن از نیاز های اولیه هر انسان برای زندگی است. اما برای منطقه آذربایجان تیم فوتبال تراکتور به عنوان عنصر چهارم از نیاز های اولیه و اساسی مردمانش تبدیل شده است؛ تیمی که فراتر از یک باشگاه فوتبال است و سال هاست که نتایجش روی روح و روان هواداران و حتی در نوع معاشرت های آن ها با سایر افراد تاثیر می گذارد.
یقینا این تیم مثل بسیاری از تیم های داخلی و خارجی توسط افراد فرودست جامعه و مردمان زحمت کش طبقه کارگری تشکیل شده است. تراکتور اما به مرور زمان تبدیل به یک فرهنگ ماندگار و رمز اتحاد میان هواداران این تیم در اقصی نقاط ایران و از هر قشر و سطحی شد. حتی مادران خانواده و یا در رأس آن ها همسران مردان نیز در مواجه با روز بازی تراکتور دیگر سخن از حرف های کلیشهای " آی بالا سیز بو توپ دا نمنه گوروب سیز اخی؟!😅" بر زبان نمیآوردند که هیچ ، حتی مثل بقیه پیگیر نتایج تراکتور بوده و هستند.
استاد دانشگاه یا معلمی که میخواهد در اولین روز سال تحصیلی خود را به شاگردان خود معرفی کند ابتدا برای ایجاد صمیمیت و حتی پایه گذاری دوستی با آن ها حرف از اوضاع و احوال تراکتور بر زبان میآورد تا این زبان مشترک را بنای آشنایی کند. حتی چه بسیارند افرادی که به واسطه هواداری از تنها تیم محبوب آذربایجان با تشکیل گروه های مختلف در فضای مجازی باب رفاقت را با یکدیگر آغاز میکنند و این دوستی ها جاویدان میماند.
اگر یک روز پس از بازی تراکتور سری به بازار و پاساژهای تجاری منطقه آذربایجان بزنید خواهید دید که نتایج این تیم چه تاثیر شگرفی بر نوع و میزان معاشرت افراد با یکدیگر دارد. اصناف و کسبه بازار قبل از بالا کشیدن کرکره های دکان و مغازه هایشان ابتدا با اطرافیانشان در مورد تراکتور و برد و باختش بحث میکنند. اگر بازی با برد تراکتور همراه باشد خوش به حال مشتری هایشان میشود که با روی خوش دست به معامله خواهند زد و اگر نتیجه باخت باشد که...
تراکتور فراتر از کوچه، بازار، مدرسه و دانشگاه حتی به جمع رجال سیاسی نیز نفوذ کرده است. در منطقه آذربایجان برخلاف سایر شهرهای ایران در اغلب موارد شاهد حضور مسئولان عالی رتبه سیاسی استانی و حتی امام جمعه تبریز به مسائل تراکتور هستیم. البته این مسئولان نه برای جلب نظر مردم، بلکه مثل بقیه از سر شور و حسی که به همه القا شده پای به این وادی می گذارند. به نوعی این اتمسفر و جو موجود هواداران تیم به آن ها نیز القا شده و این مسئولان توسط ضمیر ناخودآگاه غرق در طرفداری از تیم محبوب این منطقه میشوند. شما سخت در اقصی نقاط ایران دیدهاید که یک مسئول مذهبی و امام جمعه پایشان به استادیوم باز شده باشد اما در تبریز و منطقه آذربایجان این اتفاق امری عادی برای بازی های تراکتور تلقی میشود.
فی النهایه تراکتور به عنوان عنصر اصلی و اساسی هواداران میلیونی این تیم شناخته میشود. تیمی که با داشتن هواداران میلیونی جمله معروف مسوت اوزیل " هنگامی که شما شروع به حمایت و طرفداری از یک باشگاه فوتبال می کنید، دلیل آن جام ها، بازیکنان و یا تاریخچه آن تیم نیست. بلکه دلیل هواداری از آن تیم این است که شما تیمی را انتخاب کرده ای که خودت را آنجا یافته ای و به آن تعلق داری." را معنا کرده است؛ هواداران تراکتور فارغ از کسب جام ها با وجود ناملایمتی فدراسیون نشینان، آن گونه که هست تراکتور را دوست دارند و حتی عاشقانه تر از گذشته به تیم خود عشق میورزند و به آن میبالند.
داود غفاری
کد خبر 3502