حذف عدالت از احکام انضباطی
نگاهی تحلیلی به آخرین حکم کمیته انضباطی و ریشههای بروز ناهنجاری در سکوهای فوتبال ایران.
به گزارش «ورزش آذربایجان»، هر معضل اجتماعی یا ورزشی، پیش از هر چیز نیازمند مسئلهیابی دقیق است. بدون شناخت ریشهها، هرگونه تصمیم یا حکم، بیشتر شبیه مُسکن موقتی خواهد بود تا راهحل پایدار. فوتبال ایران سالهاست با همین چرخه معیوب دستوپنجه نرم میکند؛ احکامی که بدون ریشهیابی صادر میشوند و نهتنها بازدارنده نیستند، بلکه در بسیاری از موارد به تشدید بحران دامن میزنند.
ناهنجاری روی سکوها؛ زخمی کهنه در فوتبال ایران
فحاشی و ناهنجاری در سکوهای فوتبال، پدیدهای تازه نیست. این رفتارها در مقاطع مختلف حتی از مرز توهینهای کلامی عبور کرده و به پرتاب اشیای خطرناک، نارنجک و مواد محترقه نیز رسیده است. با این حال، واکنش نهادهای انضباطی همواره مقطعی، سلیقهای و فاقد ثبات بوده است.
احکام مقطعی؛ درمان موقت یک بحران عمیق
در تازهترین نمونه، کمیته انضباطی پس از سالها ناتوانی در برخورد قاطع، تحت فشار افکار عمومی یا شرایط خاص، بهطور ناگهانی به سمت صدور احکام سنگین علیه لیدرها و هواداران تراکتور رفته است. تصمیمی که بیش از آنکه نشانه اصلاح ساختار باشد، یادآور درمان موقتی دردهای عمیق فوتبال ایران است.
ریشههای تاریخی یک رفتار نهادینهشده
برای ریشهیابی باید به سالها قبل بازگشت؛ به دورانی که رسانهها محدود بودند و در سکوهای ورزشگاه آزادی، بهویژه در دربیها، فحاشی و درگیری به امری عادی تبدیل شده بود، بدون آنکه هیچ نهاد یا ارگانی جرأت برخورد جدی داشته باشد. این رویه بعدها نیز ادامه یافت؛ در اوایل دهه هشتاد، دیدار پرسپولیس و سپاهان به فاجعهای منجر شد که در آن یک سرباز وظیفه بینایی خود را برای همیشه از دست داد. با وجود سنگینی این اتفاق، برخورد قاطعی صورت نگرفت و پرونده بهسادگی بسته شد.
تراکتور و آغاز برخوردهای دوگانه
تمام این رخدادها در زمانی اتفاق افتاد که تراکتور در سطح اول فوتبال ایران حضور نداشت. با بازگشت این تیم به لیگ برتر، همان رفتارهای انباشتهشده، اینبار با شدت بیشتری بروز یافت. در هفته نخست فصل ۹۰–۸۹ و در دیدار پرسپولیس و تراکتور در ورزشگاه آزادی، موج شعارها و توهینها علیه تراکتور آغاز شد؛ اما حکم کمیته انضباطی در آن مقطع بهشدت سؤالبرانگیز بود. تیم میهمان دو جلسه محروم از حضور تماشاگر شد، در حالی که تیم میزبان تنها یک جلسه محرومیت دریافت کرد. در عمل، توهینکنندگان کمتر مجازات شدند و تیمی که مورد توهین قرار گرفته بود، حکم سنگینتری گرفت.
تسری یک رویه ناعادلانه به فوتبال شهرستانی
این رویه ناعادلانه بهتدریج موجب گسترش همین رفتارها علیه دیگر تیمهای شهرستانی شد؛ از داماش و فولاد گرفته تا صنعت نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان. سکوها به محلی برای تخلیه عقدههای انباشته تبدیل شدند و هیچگاه برخوردی یکسان و اصولی صورت نگرفت.
ناامن شدن ورزشگاهها؛ نتیجه یک بیتدبیری مزمن
در پرونده ناامن اعلام شدن ورزشگاههای ایران نیز نقش همین رفتارها غیرقابل انکار است. در دیدار پرسپولیس و تراکتور، پرتاب نارنجک و مواد محترقه در حضور ناظر ویژه فیفا و نماینده AFC، عملاً مهر تأییدی بر ناامن بودن ورزشگاههای ایران زد و نتیجه آن، انتقال بازیهای باشگاهی و ملی به زمین بیطرف با کوچکترین اعتراض بود.
فحاشی سازمانیافته و سکوت معنادار فدراسیون
در فصل گذشته نیز بخشی از هواداران و لیدرهای یک باشگاه خاص، با فحاشی سازمانیافته علیه علیرضا بیرانوند و شجاع خلیلزاده، حتی وجهه بینالمللی تیم ملی را نادیده گرفتند. اشتراک لیدرهای تیم ملی و آن باشگاه باعث شد این رفتارها در بازیهای ملی نیز تکرار شود، بیآنکه واکنش بازدارندهای از سوی فدراسیون فوتبال دیده شود.
تداوم رفتارها در فصل جدید
در فصل جاری، دامنه این اتفاقات گستردهتر شد؛ از فحاشی یک بازیکن به بازیکن استقلال و تبرئه بدون توضیح، تا همراهی سازمانیافته برخی اعضای همان تیم علیه یک باشگاه رقیب. در همه این موارد، سکوت فدراسیون فوتبال بیش از هر چیز جلب توجه کرد.
برخورد ناگهانی؛ اینبار متفاوت با گذشته
در پرونده دیدار تراکتور و پرسپولیس اما ورق برگشت. اینبار، برخلاف رویه همیشگی، کمیته انضباطی برخوردی سنگین انجام داد؛ برخوردی که این شائبه را ایجاد کرد که سوابق و رزومه انضباطی یک باشگاه، به اشتباه برای باشگاهی دیگر مبنا قرار گرفته است.
عدالت گمشده در احکام انضباطی
وقتی برخورد با تیمهای شهرستانی شدید و بیامان است و در مقابل، با تیمهای پایتخت مماشات میشود، طبیعی است که افکار عمومی نسبت به عدالت نهادهای تصمیمگیر دچار تردید شود. در چنین شرایطی، اگر نام فدراسیون فوتبال ایران به فدراسیون فوتبال پرسپولیس تغییر کند، دستکم احکام صادره دیگر موجب تعجب و شگفتی نخواهد شد.
کد خبر 7070